سیل یکی از ویرانگرترین رخدادهای جامعه بشری است. که اثرات آن در بخشهایی تا مدتهای مدیدی باقی میماند و در بخشهایی اثرات کوتاه مدت دارد. از نظر جامعهشناسی اگر امکانات و مدیریت صحیح وجود داشته باشد تبعات و اثرات آن به ویژه از نظر اجتماعی محدود شده و به سرعت قابل اندازهگیری و حل شدن […]
سیل یکی از ویرانگرترین رخدادهای جامعه بشری است. که اثرات آن در بخشهایی تا مدتهای مدیدی باقی میماند و در بخشهایی اثرات کوتاه مدت دارد.
از نظر جامعهشناسی اگر امکانات و مدیریت صحیح وجود داشته باشد تبعات و اثرات آن به ویژه از نظر اجتماعی محدود شده و به سرعت قابل اندازهگیری و حل شدن است؛ اما اگر مدیریت و برنامه صحیحی وجود نداشته اثرات آن چندین برابر میشود و همافزایی این اثرات در جهت منفی بسیار مخرب خواهد بود.
از لحاظ آسیب اجتماعی، مردم هر شهر یا استان تصور میکنند بیشترین آسیب و صدمه را دیدهاند و باید به آنها سریعترین و بیشترین کمک شود و آنها در دایره توجه قرار بگیرند و اگر این حجم رخداد به مانند اتفاق اخیر در چند استان باشد موجب شکلگیری موج اعتراضی میشود و با توجه به حضور پر رنگ فضای اجتماعی اینترنتی در زندگی امروزه این موج اعتراض میتواند به جای شکلگیری حرکت مثبت در جهت همدلی و اتحاد، موجب کاهش شود. البته بحث در اینجا زیر سئوال بردن فضای اجتماعی اینترنتی نیست. عدم مدیریت صحیح این موضوع به ایجاد گسست میان مردم و مسئولین منجر خواهد شد که این گسست میتواند با توجه به موقعیتها و اثرات عمیقتر گردد.
در زمان رخداد سیل چندین اتفاق رخ میدهد یا میتوان گفت اثرات سیلاب است:
* اثرات اجتماعی
* اثرات محیط زیست
* اثرات اقتصادی
* اثرات فرهنگی
* اثرات سیاسی (گسست مردم و ساختار سیاسی)
* تقابل فرهنگی
اثرات اجتماعی
از مهمترین اثرات سیل میتوان اثرات اجتماعی را بیان کرد که خود بر چند مولفه اقتصاد، سیاست، فرهنگ اثرگذار و اثرپذیر است. اگر بخواهیم بخش مهمی از اثرات اجتماعی را نام ببریم میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
* از دست دادن عزیزان
* از دست دادن سرپناه
* مهاجرت
* شیوع بیماری
* ایجاد یاس و ناامیدی
* از بین رفتن هویت افراد
* از بین رفتن نیروی کار
در حادثه سیل ابتداییترین اتفاق از دست دادن عزیزان است که این خود موجب شکلگیری اندوهی میشود که میتواند فرد یا افرادی را درگیر کند و به افسردگی بکشاند و این افسردگی میتواند به از دست دادن نیروی کارآمد بیانجامد و همچنین تحمیل هزینه بر خانواده و جامعه خواهد شد. سیل میتواند مهاجرت افراد را رقم بزند و ایجاد حاشیهنشینی کند. حاشیهنشینی نیز تبعات مورد نظر خود را دارد، اگر افرادی که مهاجرت کردهاند در هویت مردم جدید حل شوند و یا فرهنگ خود را همخوان با فرهنگ جدید کنند از موضوعی به نام تقابل فرهنگی که به دلیل تفاوت فاحش دو فرهنگ ایجاد میشود، جلوگیری خواهد شد. انباشت آبی که با خود گل و لای به اصطلاح «آورده» حمل کرده است مشکل را حادتر میکند. انباشت آب و مرطوب بودن محیط شیوع بیماریهای واگیر دار را رقم میزند و این بیماریها به سرعت قابل انتقال هستند و این خود هم بر روحیه افراد و هم در اقتصاد خانواده تاثیر منفی دارد.
وقتی افراد از نظر بهداشتی نتوانند احتیاجات خود را برآورده کنند از نظر روحی صدمه خواهند دید. اثر بعدی رخداد سیل از دست دادن سرپناه است که در هرم مازلو در جایگاه اول و ابتدایی قرار دارد. در صورت تخریب یا صدمه دیدن آن یکی از اولین نیازهای بشر که سرپناه است موجب شکلگیری موجی از ناراحتی و افسردگی خواهد شد. این موارد در کنار یکدیگر موجی از یاس و ناامیدی را رقم میزند که بر بسیاری عرصه از خانواده، تولید، عرضه و فرهنگ اثر بسیار سوء خواهد داشت. لازم به ذکر است تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای انسان در سطح یک شکل نگیرد، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد. در سلسله مراتب دوم، نیازهای امنیتی است و نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی وعدم محرومیت از نیازهای اساسی است که در صورتی این نیاز با خلل مواجه شود اثرات سوء بسیار در پی خواهد داشت. بخشی از احترام افراد در اجتماع از طریق هویت انها شکل میگیرد و با از بین رفتن ساختار اجتماعی و همچنین هویتهای اجتماعی (مدارک) این احترام ممکن است تحتالشعاع قرار بگیرد.
اثرات محیط زیست اجتماعی
از منظر محیط زیست میتوان اینگونه نگاه کرد که سیل حاصل تخریب و دستکاری زمین است که این خود میتواند به چند دلیل باشد، ابتدا اینکه برای احداث پروژههایی همانند سدها باید ارزیابیهایی محیط زیست در چند بخش انجام شود که این سئوال مطرح میشود که آیا این ارزیابیها انجام میشود، ابعاد اکوسیستمی و اجتماعی آن که اثرات زیادتری دارد به درستی انجام شده است؟ حال که میبینیم یکی از عوامل ازدیاد حجم سیل از طرف سدها بوده است و اما دلیل بعدی میتواند تخریب زمین به منظور کسب درآمد در جهت ارتزاق حداقلی یا حداکثری باشد و بیانگر اینکه مردم برای کسب درآمد از محیط خود به این عمل دست زدهاند. درختان را بریدهاند برای فروش یا تبدیل آن به زغال برای گرمایش و یا برای رویش گیاه در کف جنگلها برای دام. مراتع را بیش از حد مجاز استفاده کردهاند برای ازدیاد گله خود یا دیگران. از دو منظر میتوان این بحث را نگریست. ابتدا اینکه یا جامعه هدف از لحاظ معیشتی دچار مشکل بوده است و برای حل آن از اکوسیستمی که در آن زندگی میکرده بیشترین حجم برداشت را داشته است و دوم اینکه نسبت به اکوسیستم خود بیتوجه بوده که بیش از حد توان از آن استفاده کردهاند. در هر صورت عدم مدیریت صحیح و برداشت اشتباه از طبیعت، بیشترین آسیب را اجتماع نزدیک آن اکوسیستم خواهند دید، که متاسفانه این رخداد به وقوع پیوست.
اثرات اقتصادی
* از بین رفتن زیرساخت ها
* بیکاری
* از بین رفتن سرمایه ها
* از بین رفتن سدها
* رشد منفی سرمایهگذاری
* شوک بر بخش کشاورزی
اثرات اقتصادی از لحاظ اجتماعی میتواند بلند مدت یا کوتاه مدت باشد. اولین اثر سیل را میتوان هم بلند مدت دید و هم کوتاه مدت و البته مستقیم، و آن هم اثر روی درآمد، فوت یا زخمی شدن نیروی کار موثر است که منجر به کاهش دستمزد نیروی کار و درآمد خانوار و فقر میشود.
دومین اثر که البته اثرات غیر مستقیم آن نیز روی فقر است، زیرساختها میباشد که سیل از بین میبرد، دسترسی خانوادهها را به آموزش، بازار کار، بازار اعتبار و بازار داراییها را تا مدت زمانی کاهش میدهد که این خود باعث میشود تا فقر ماندگاری بیشتری در بین اقشار آسیبپذیر داشته باشد. و همچنین زیرساختها از قبیل جادهها و مراکز خدمات رسانی در صورت تخریب در زمان وقوع سیل موجب شکلگیری موج گسترده و حادتر اثرات میشود که این خود میتواند تبعات اجتماعی را بالا ببرد.
همچنین میزان آورده سیلاب روی ظرفیت حجمی سدها اثر منفی میگذارد. این خود موجب ایجاد بار اقتصادی میشود و هم از حجم سدها میکاهد که البته این روی بخش دولتی اثر مستقیم دارد.
یکی از اثرات قابل توجه سیل و اثرات آن روی سرمایهگذاری در منطقه سیل زده است که هم اثر بلند مدت یا کوتاه مدت دارد. این رخداد روی بخش اجتماعی و اقتصادی اثرگذار است.
بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی کشور را سیل از بین میبرد که این خود باعث شوک منفی سمت عرضه و افزایش قیمت برخی از محصولات کشاورزی میشود. البته این اثر مستقیم مقطعی بوده و به دورههای بعدی منتقل نمیشود. بر اساس مطالعه اقتصادی که روی اقتصاد حدود ۱۹۰ کشور صورت گرفته در صورتی که به ازای هر میلیون نفر جمعیت هزار نفر تحت تاثیر بلایای طبیعی قرار گیرد، رشد اقتصادی حدود ۰۰۵/ ۰ درصد کاهش مییابد. بر مبنای این مطالعه اگر فرض شود ۴ درصد از مردم ایران در معرض سیل مستقیم قرار گرفتند میتوان انتظار داشت این بلای طبیعی حدود ۲/ ۰ درصد رشد اقتصادی سال جاری را کاهش دهد.
البته از منظری دیگر هم میتوان این موضوع را بررسی کرد که صرفا دیدگاه اقتصادی نیست و ارتباطی تنگاتنگ با اجتماع و محیط زیستن اجتماعی دارد. برخی اثرات غیرمستقیم رخدادهای طبیعی در اقتصاد بویژه در مورد عرضه مقطعی نبوده و به دورههای بعد منتقل میشود. این اثر غیرمستقیم خود را در غالب ۲ فاکتور اصلی به نامهای «سرمایه فیزیکی» و «سرمایه انسانی» نشان میدهد. وقوع رخدادهای طبیعی از یک طرف موجب میشود تا بخشی از سرمایههای فیزیکی در معرض خطر قرار بگیرند که این خود منجر به کاهش پتانسیل تولید در دورههای بعدی خواهد شد و از سویی دیگر موجب میشود تا سرمایه انسانی در مناطق در معرض سیل از نظر کیفیت دچار تنزل شدید شود که این نیز خود ظرفیت تولید در دورههای بعدی را حتما کاهش میدهد. بنابراین در خلال همین اثرات غیرمستقیم میتوان به این سوال پاسخ داد که سیاستگذار چه مکانیزمی طراحی نموده است تا اثرات بلندمدت و دومینووار بلایای طبیعی روی رشد اقتصادی بلندمدت را از بین ببرد؟ پاسخ این سوال مسدود کردن اثرات غیر مستقیم و بلندمدت بلایای طبیعی بر اقتصاد است؛ به عبارت دیگر، سیاستگذار میتواند با احیای «سرمایههای انسانی» و «سرمایههای فیزیکی» دامنه اثر رخداد طبیعی را محدود به دوره جاری و از انتقال و اثرگذاری تولید در دورههای بعدی جلوگیری کند. اما موضوع مهم دیگر این است که در صورتی که سطح پسانداز داراییهای ملی در مقاطع بحران زیاد باشد، کشور میتواند هزینههای بحران را با این داراییها جبران کند. اما در صورتی که کشور در مقطع رخدادهای طبیعی داراییها و پسانداز اجتماعی نداشته باشد، لاجرم هزینه بحران را از طریق چاپ پول جبران میکند. این رویه خود زمینه را برای رشد نقدینگی و بحران تورم فراهم میکند. که با توجه به مشکلات اجتماعی و اقتصادی منطقه اثرات بسیار مخربی خواهد داشت.
اثرات سیاسی (گسست مردم و ساختار سیاسی)
در صورت عدم مدیریت صحیح و همچنین هم افزایی موج نارضایتی بین مردم در محل سیل و همچنین از طریق شبکههای اجتماعی میتواند گسست بین دولت ایجاد یا عمیقتر شود. بررسی تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد جنس پاسخ سیاستی به رخدادهای طبیعی به سه عامل «زیرساختهای اقتصادی»، «ثروت ملی» و «فضای سیاسی» بستگی دارد. هر چه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی یک کشور محکمتر و به روزتر باشد، دست سیاستگذار برای مقابله با حوادث طبیعی و احیای سرمایههای در معرض خطر بازتر است. اما در صورتی که زیرساختها کهنه باشند، سیاستگذار سهم بیشتری از تولید جاری را باید به کار برد تا اقتصاد را در مقابله با اثرات منفی بلایای طبیعی احیا کند. بهعنوان مثال، یک کشور دارای زیرساختهای مناسب میتواند دربازه زمانی کمتری و با هزینه کمتری سرمایههای جدید را جایگزین سرمایههای کهنه آسیبدیده کند و چرخ اقتصاد مناطق سیلزده را دوباره به حرکت درآورد. همچنین هر چه میزان مسئولیت اجتماعی بویژه در حالت گروههای اجتماعی بیشتر باشد به کم شدن این اثرات و بدست آوردن راهکارها و اجرا کمک شایان کند.
تقابل فرهنگی
اگر بحث مهاجرت و همچنین ارتباطات اینترنتی را بالغانه و عقلانی در نظر بگیریم و درست به پیش برود تقابل فرهنگی بین مردم محلی و افراد جدید شکل نمیگیرد و حتی موجب همدلی شدید شود اما اگر همدلی صورت نگیرد اختلاف نظر دو گروه بیشتر میشود. مردم از فضای اجتماعی اینترنتی توقع دارند که بیشترین نیاز از لحاظ عاطفی، اقتصادی، مدیریتی و… به استان یا شهر آن شود.
Saturday, 5 October , 2024