ایران؛ کشوری کهنسال با سابقۀ دیرینۀ فرهنگی و ۲۵۰۰ سال تاریخ مدون است و صاحب ادبیاتی غنی و پربار هم در شکل شفاهی و هم به صورت نوشتاری است و کودکان این مرز و بوم از این میراث ادبی کهن بی نصیب نمانده اند. ادبیات کودک و نوجوان به نوشته ها و سروده های […]

 

ایران؛ کشوری کهنسال با سابقۀ دیرینۀ فرهنگی و ۲۵۰۰ سال تاریخ مدون است و صاحب ادبیاتی غنی و پربار هم در شکل شفاهی و هم به صورت نوشتاری است و کودکان این مرز و بوم از این میراث ادبی کهن بی نصیب نمانده اند. ادبیات کودک و نوجوان به نوشته ها و سروده های ادبی ویژۀ کودکان و نوجوانان اطلاق می شود. این نوع ادبیات؛ بخشی از فرهنگ شفاهی عامه و همچنین نوشته هایی در زمینۀ دین، دانش اجتماعی، علم، هنر و سرگرمی را در بر می گیرد که نویسندگان و سرایندگان برای کودکان و نوجوانان پدید می آورند. در تعریفی دیگر، ادبیات کودکان و نوجوانان به معنی واقعی آن، نوشته هایی است که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد، به زبان و نثری مناسب سطح سواد کودکان نوشته شده و معمولا همراه با تصاویر است.

بر همین مبنا، اصلی ترین هدف ادبیات کودکان و نوجوانان، لذت بخشی و گسترش تخیل و تقویت حس زیبایی شناسی در کودک است و علاوه بر لذت بخشی و سرگرمی، کاربرد آموزشی هم دارد و می تواند به شکلی هنرمندانه، در اعتلای شخصیت فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان نقش موثری داشته باشد. افزون بر این، ادبیات یکی از موثرترین ابزارهای زبان آموزی و تقویت مهارت های زبانی کودک و نوجوان است؛ همچنین می توان ادبیات کودکان را اصلی ترین ابزار پرورش معنوی کودک دانست، ابزاری که چه به صورت بومی و شفاهی و چه به صورت رسمی و مکتوب مورد توجه بوده است.

اولین ویژگی که می توان برای ادبیات کودک و نوجوان نام برد، بهره گیری از زبان و ادبیات خاص مخاطب است. زبان ادبیات کودک و نوجوان، از لحاظ کاربرد کلمات و ساخت جمله ها، ساده است. نوشته و کلمات در این متن ها سلیس، روان و در خور فهم کودک و نوجوان است. در واقع، آثاری که برای کودک و نوجوان نوشته می شود، باید با مراحل رشد جسمی، ادراکی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی این قشر تناسب داشته باشد. از دیگر ویژگی های ادبیات کودک و نوجوان، تصاویر کتاب هاست. عکس ها و نقاشی ها؛ نوشته را جذاب تر می کند و تمرکز کودک را بالا می برد. اهمیت تصویر برای کودک و نوجوان، برابر با اهمیت نوشته است و همواره بخشی از پیام با تصویر بیان می شود.

در واقع، سرآغاز ادبیات و به ویژه ادبیات کودکان، فرهنگ عامه یا فولکور است. لالایی ها، مثل ها،  ترانه ها و افسانه های کودکان، اسطوره ها، داستان های ماجراجویانه و حماسی و عاشقانه، همه زاییدۀ تفکر و تخیل مردم اعصار مختلف هستند و بنیاد و اساس ادبیات کودک و نوجوان را تشکیل می دهند. این مجموعه که در طی زمانی بس طویل، سینه به سینه، به نسل های بعدی منتقل شده است؛ اثرات روانی و تربیتی عمیقی بر کودک و نوجوان باقی می گذارد؛ بنابراین ادبیات کودکان سرچشمه در فرهنگ و فولکور عامه دارد و کهنسالی زندگی بشر بر روی زمین است.

به طور کلی می توان گفت، سرچشمه ای که کودکان از آن سیراب شده اند و هویت فرهنگی و تاریخی آنها را شکل داده است؛ فرهنگ و ادبیات شفاهی است که توسط سازندگانی ناشناس ساخته و پرداخته شده و توسط نقالان و قصه گویان برای همگان از جمله کودکان نقل شده است و روند رشد ادبیات کودکان در طول تاریخ با تحول دوران کودکی و نگرش به کودک، پیوندی ناگسستنی دارد. ادبیات هر نسل بر پایۀ ادبیات نسل های قبل از خود بنا شده است و کتاب های کودکان محصول زمانۀ خویشتن می باشند و با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و حتی سیاسی همان دوره مخصوص به خود نوشته شده اند. ادبیات کودکان می تواند در صورت داشتن شرایط و ویژگی های لازم، نقش بسیار مهم و موثری در تامین سلامت جسمی و روحی، برقراری روابط انسانی سالم و رضایت بخش بین همۀ مردم دنیا و برقراری صلح جهانی برای نسل های آینده داشته باشد و سرانجام در ساختن یک زندگی هدفدار و لذتبخش برای جامعه، راهگشا باشد.

۱۸ تیرماه، به عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان در تقویم رسمی ایران است. دلیل نامگذاری ۱۸ تیرماه؛ تقارن آن  با سالروز درگذشت مهدی آذریزدی، نویسندۀ کودک و نوجوان ایرانی است.