پویا وکیلی تصمیماتی که همه ما در زندگی میگیرم از دو بخش وجودی ما نشات میگیرد یا از الوهیت باطنی است که همان بخش فناناپذیر ما است و به نوعی با روح ما در ارتباط است و بخش دیگر آن نفس ما هست که وجود فناپذیر محسوب می شود. به نوعی می توان گفت که […]
تصمیماتی که همه ما در زندگی میگیرم از دو بخش وجودی ما نشات میگیرد یا از الوهیت باطنی است که همان بخش فناناپذیر ما است و به نوعی با روح ما در ارتباط است و بخش دیگر آن نفس ما هست که وجود فناپذیر محسوب می شود.
به نوعی می توان گفت که آن بخش فناناپذیر خویشتن واقعی است و آن بخش فناپذیر خود دروغین ما را شکل می دهد.
اینکه ما کدام بخش را باور کنیم و دستورات آن را اجرا کنیم به انتخاب ما بستگی دارد.
در مقابله روح یا همان بخش فناناپذیر که همیشه جاودانه است نفس و یا بخش فنا پذیر است که جاودانه نیست و تصمیماتی هم که از این بخش دریافت می شود رو به زوال است و این بخش همیشه روح را تکذیب می کند .
اساسا فرق بین تصمیماتی که از سمت این دو بخش گرفته می شود در همین نکته مهم نهفته است. اگر باور ما به بخش فناناپذیر باشد آن تصمیم بهترین و ماندگار خواهد بود چرا که بخش غیر فیزیکی و غیر مادی به منبعی دسترسی دارد که در عالم ماده نمی گنجد چه بسا با عقل هم قابل درک نباشد چون فراتر از این بعد در حرکت است.
این قسمت از وجود انسان که بخشی از وجود خالق هستی است نماد آرامش و عشق است.
در هر برهه ای از زمان انسان هایی هستند که از این قسمت آگاهی دارند و دستوراتشان را از این بخش دریافت میکنند.
“آرامش درونی” که نشانه بارز این انسان های خدایی است نمایانگر خصوصیت بارز چنین انسانهای خدایی است.این انسانها بدلیل اینکه به این سطح از آگاهی رسیده اند که بخش فناناپذیر با خالق یکی است و اصل یگانگی را بخوبی درک کرده اند با “ایثار” هم یکی هستند. از خصوصیات بارز دیگر این افراد آگاهی شان به قوانین آفرینش است. ساده زیستی در عین وجود قدرت و ثروت از خصوصیات دیگر چنین انسانهایی است که می توان از شیوه زندگی بزرگانی همچون امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب و سردار شهید سلیمانی نام برد.
رهبر معظم انقلاب جمله بسیار ارزشمندی فرمودند که نشان از تسلط و آگاهی ایشان از قدرت درون است: جهاد بیرونی متکی به جهاد اکبر یعنی جهاد درونی است.
انسان هایی که با بخش فناناپذیرشان در ارتباط هستند بیشتر از اینکه نگاهشان به موضوعات و شرایط بیرونی باشد نگاه عمیقی به درون خویش دارند.
اگر نگاهی به رفتار و منش سردار شهید سلیمانی داشته باشیم همه این نشانه ها را نیز می توان در زندگی این مرد معنوی دریافت کرد.
حاج قاسم در این سرای هستی قدم در راهی گذاشت که به غیراز رسالتش چیز دیگری نبود. اساسا” هر انسانی که بخواهد نقش خود را بنام خلیفه الله بودن ایفا کند می بایست بداند رسالتش در سرای هستی چیست و برای ایفای آن به ندای درونی خویش گوش فرا دهد و دستوراتش را اجرا کند.
امید است همه ما همانند این مردان خدایی، خویشتن واقعی خود را دریابیم و در راه رسالت خویش قدم برداریم.
در پایان به احترام همه قاسم سلیمانی هایی که آمدند و رسالت ما را یادآوری کردند کلاه از سر برمیداریم و با خود عهد می بندیم ادامه دهنده این راه باشیم.
Sunday, 6 October , 2024