روزنامه کیهان نوشت: «مدت‌هاست که دیگر در اظهارات و مواضع اصلاح‌طلبان آن اعتماد به نفس روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ دیگر به چشم نمی‌خورد. آنها همچون سربازانی شکست خورده خود را نشان می‌دهند که دیگر حال و حوصله پشتیبانی از هم‌قطاران خود را ندارند، چه رسد به آنکه نای پاسخگویی به واکنش‌های […]

روزنامه کیهان نوشت: «مدت‌هاست که دیگر در اظهارات و مواضع اصلاح‌طلبان آن اعتماد به نفس روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ دیگر به چشم نمی‌خورد.

آنها همچون سربازانی شکست خورده خود را نشان می‌دهند که دیگر حال و حوصله پشتیبانی از هم‌قطاران خود را ندارند، چه رسد به آنکه نای پاسخگویی به واکنش‌های ارسالی از اردوگاه رقیب را داشته باشند.»

تقریبا ماهی نیست که چهره‌ای اصلاح‌طلب در قالب گفتگو یا انتشار توئیت به ریزش سرمایه اجتماعی این جناح اعتراف نکند و نیروهای اصلاح‌طلب حاضر در مجلس، شورای شهر و دولت را بابت این اتفاق به ملامت ننشیند.

شاید نتیجه نگاه ساده و سطحی به این اعترافات، آن باشد که اصلاح‌طلبان از هم اکنون دستان تسلیم را در برابر رقیب بالا گرفتند و آماده می‌شوند که از اسفند ۹۸ تا ریاست جمهوری ۱۴۰۰ سنگر به سنگر کرسی‌های قدرت را به رقیب سنتی خود تحویل دهند.اما با توجه به اظهارنظر اخیر سعید حجاریان کنار هم قرار دادن مواضع می‌تواند از واقعیتی دیگر پرده بردارد و آنکه اینکه اصلاح‌طلبان تحولات ماه‌های آتی، عرصه سیاسی را پرالتهاب پیش‌بینی می‌کنند بنابراین می‌خواهند سر خود را پایین بگیرند تا به سلامت از طوفان پیش رو عبور کنند.

در روزهایی که اصولگرایان مشغول پرداختن به مشکلات اقتصادی هستند، اما اصلاح‌طلبان می‌خواهند به حوزه اجتماعی ورود کنند و مباحث و دغدغه‌های این حوزه را زمزمه و سپس بلند بلند تکرار کنند.

اصلاح‌طلبان گرچه در عرصه سیاسی و اقتصادی نمره قبولی نگرفتند اما می‌کوشند این باور را در ذهن مردم جامعه نهادینه کنند که «گرچه ما در عرصه سیاست شکست خوردیم و انتظارات عمومی را برآورده نکردیم اما فقط ما هستیم که به مشکلات اجتماعی مردم آگاهیم و برای رفع این مشکلات دغدغه داریم.»

به نظر می‌رسد تغییر فاز اصلاح‌طلبان از کنشگری در عرصه سیاسی به کنشگری در عرصه اجتماعی پروژه‌ای در حال اجراست تا ضمن پاک کردن دامن اصلاحات از آثار و تبعات تصمیمات و عملکرد دولت، معضلات اقتصادی را نیز دور بزنند. به همین دلیل هم هست که آنها می‌گویند دیگر بازار سیاست برایشان چندان مهم نیست و حتی شاید بخواهند در انتخابات حضور نداشته باشند.