به گزارش خبرنما به نقل از ایسنا، روزنامه ایران درج کرد: «تجربه علی اکبر صالحی از پایه گذاری گفتگوها محرمانه و مستقیم ایران و آمریکا گرفته تا حضور در سازمان انرژی اتمی در دولت روحانی و نهایتاً همکاری مؤثرش در تیم ارشد مذاکره کننده اتمی، موجب شده برای اظهار کرد وگو در مورد روزهای پرخبر […]

به گزارش خبرنما به نقل از ایسنا، روزنامه ایران درج کرد: «تجربه علی اکبر صالحی از پایه گذاری گفتگوها محرمانه و مستقیم ایران و آمریکا گرفته تا حضور در سازمان انرژی اتمی در دولت روحانی و نهایتاً همکاری مؤثرش در تیم ارشد مذاکره کننده اتمی، موجب شده برای اظهار کرد وگو در مورد روزهای پرخبر و متلاطم برجام به سراغ او برویم. روزهایی که از یک سو بقای توافق اتمی با خارج شدن آمریکا از این توافق با اما و اگر مواجه شده و از طرف دیگر درخواست تکرار تجربه مذاکره مستقیم با تهران به دفعات از سوی دونالد ترامپ، ریاست جمهوری آمریکا مطرح می گردد. صالحی در این اظهار کرد وگو از  هدف دعوت به مذاکره از سوی دولتمردان آمریکایی، جزئیات روند رو به پیشرفت فعالیت های صنعت اتمی و انتقادهای تند منتقدان برجام حرف زد و در عین حال ناگفته هایی از روند اطلاع رسانی به مقام معظم رهبری حول کارهای اتمی ایران  را بیان کرد.

اظهار کرد وگو با ریاست سازمان انرژی اتمی را با هم مطالعه می کنیم.

بعد از دوره ای که توافق اتمی با تعهد همه طرف ها در مسیر پذیرفتنی خود اجرا می گردید، دونالد ترامپ با خارج شدن از این توافق، آینده مبهمی را حول آن به عکس کشیده است این در حالی است که ایران به طور مستمر برای اجرای دقیق تعهداتش در برجام کوشیده است. آنالیز شما از فضای کنونی و اهدافی که دولتمردان امریکا دنبال می نمایند چیست؟

آنالیز شما از فضای کنونی و اهدافی که دولتمردان امریکا دنبال می نمایند چیست؟آقای ترامپ در شرایطی بر سر کار آمد که جمهوری اسلامی ایران در طول چهل سال عمر خود موفق شده در مواجهه با فشارهای متفاوت سیاسی و اقتصادی از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریم های سنگین جهان غرب که به انحای متفاوت بر علیه ایران به اجرا در آمده بود، مقاومت کند. مقاومتی که نتیجه آن تثبیت حقوق سرزمینی، محافظت استقلال و داشتن ارزش مالی در میان کشورها (به سبب نداشتن بدهی خارجی) و جایگاه نیرومند در منطقه خاورمیانه است.

مگر ترامپ در موقعیتی در مقابل جمهوری اسلامی قرار می گیرد که در کنار مقاومت ایران در مقابل سیاست های کینه توزانه آمریکا، یک سری خصوصیات شخصیتی او هم موجب شده که برای از بین بردن دستاوردهای آقای اوباما از هیچ کوششی دریغ نکند. اوباما نخستین سیاهپوستی بود که ریاست جمهوری شده بود و توانسته بود چندین پرونده مزمن بین المللی اعم از پرونده اتمی ایران، مبحث کوبا و پرونده آب و هوایی را حل نماید. در نتیجه او در حال تبدیل شدن به یک اسطوره بود. ترامپ بنا بر خصوصیات شخصیتی خودش قصد داشت این اسطوره را نابود کند. در راستای سیاست داخلی هم همین کار را کرد و همه کارهای اوباما را رد کرد. برجام هم یکی از همین مورد ها بود.

ترامپ در واقع می گوید برجام را من باید امضا نمایم. او مکررا گفته برجام بدترین قراردادی است که آمریکا در تاریخ خودش منعقد کرده و نتوانسته خواسته های این کشور را تأمین کند. او اهتمام می کند، صنعت اتمی ایران نه منحصرا ثابت است لکن آمریکا در بخش هایی من جمله رآکتور آب سنگین اراک به ایران کمک نیز کرده است. ریاست جمهوری آمریکا علاوه بر این اعتقاد دارد برجام تاریخ انقضا دارد و پس از ان ایران طبق بندی که اصطلاحاً «غروب آفتاب» نامیده می گردد، هر کاری که بخواهد انجام می دهد. اینها ایرادات فنی ترامپ به برجام است. اما از بعد سیاسی نیز روند از منظر آنان رو به رشد و قدرت گرفتن منطقه ای ایران در تعارض با منفعت های متحدین منطقه ای آمریکا من جمله اسرائیل و عربستان است و خب این هم با سیاست های ترامپ و گرایش های اسرائیلی او مغایر است. از طرف دیگر خصومت با ایران وجه ثابت سیاست همه دولت های ایالات متحده آمریکاست. یعنی اگر قرار باشد ایران چنان که الان است بر مدار سیاسی خودش حرکت کند، آمریکایی ها همیشه با ما دشمن می باشند.

به انتقادات فنی ترامپ از برجام اشاره کردید آیا این انتقادات به صورت مشخص از طریق کانال های رسمی دیپلماتیک هم مطرح گردید؟

خیر ما از طریق رسانه ها متوجه این انتقادات گردیدیم. ترامپ بیان کرد بند «غروب آفتاب» و حق غنی سازی ایران را به این صورت قبول نداریم، در کنار اینها بحث برنامه های موشکی ایران و مسائل حقوق بشر را هم مطرح نموده بود که اصلاً ربطی به برجام نداشت. این انتقادات از طریق رسانه ها مطرح گردید و این طور نبود که به صورت نامه رسمی اعلام گردد و بگویند نظرات ما در مورد برجام اینهاست.

این موضوعات در سطوح کارشناسی به بحث گذاشته گردید؟ آیا ایران کوشش کرد این انتقادات را به طریق فنی جواب دهد؟

خب ما اعتقاد داریم که ترامپ این انتقادات را مطرح نکرد تا قانع گردد. گفتگوها با طرف های اتمی منحصرا در دولت یازدهم دو سال و اندی به صورت جدی جریان داشت و بعد از قانع کردن جهانی، برجام به دست آمد؛ الان که ترامپ آن را نقض کرده به این معنی نیست که قصد دارد قانع گردد. او می گوید اصلاً برجام نباید باشد. ما که با او مذاکره نکردیم تا بدانیم در ذهنش چه می گذرد منحصرا میتوان منیت از آن استشمام کرد.

خب ترامپ الان تمایلی به مذاکره است و درخواست مذاکره بدون قید و شرط با ایران را مطرح کرده است. فکر می کنید تا چه اندازه در پیگیری این بحث جدی است؟ به هر حال سابقه ای از گفتگوها محرمانه میان ایران و آمریکا در مورد مبحث اتمی وجود دارد که در دوره شما پایه گذاری گردید و او احتمالاً با استناد به این تجربه برای مذاکره دو مرتبه با ایران اصرار دارد.

بله تجربه گفتگوها محرمانه ایران و آمریکا در مورد مبحث اتمی توان دارد برای کسی مثل ترامپ که بشدت تمایلی به مذاکره همه جانبه با ایران و ثبت این موفقیت به اسم خودش است، اهمیت بسیاری داشته باشد. در نهایت ایران برای آمریکا خیلی با اهمیت است. ترامپ بخوبی می داند که ایران وزنه ای است که اگر بتواند با آن به یک تفاهم جامع سیاسی و اقتصادی برسد، کار بزرگی انجام داده است و توان دارد به یک اسطوره تبدیل گردد.

گفتگوها محرمانه ای که قبل از دولت یازدهم آغاز گردید از مشکلات در مورد مبحث اتمی گره گشایی کرد. فکر می کنید اگر دو کشور گفتگوها خود را در مورد سایر موضوعات اختلافی ادامه می دادند عزمی برای حل آنان وجود داشت؟ اساساً این گفتگوها در چه شرایطی می توانست پیگیری گردد؟

فکر می کنید اگر دو کشور گفتگوها خود را در مورد سایر موضوعات اختلافی ادامه می دادند عزمی برای حل آنان وجود داشت؟ اساساً این گفتگوها در چه شرایطی می توانست پیگیری گردد؟ما وقتی مذاکره اتمی با آمریکا را آغاز کردیم آنان خیلی علاقه مند بودند در سایر حوزه ها هم با ایران مذاکره کنند ولی رهبر معظم انقلاب اظهار کرد و گو در مورد مسائل غیر اتمی را منع کردند و اظهار کردند مذاکره منحصرا در مورد مبحث اتمی باشد و در حوزه های دیگر حق ورود نداشتیم. حضرت آقا معتقد بودند نمی توان به آمریکا اعتماد نمود و اهتمام داشتند که این کشور به طور مستمر نقض عهد می کند. آن بار هم اتمام حجت کردند و اظهار کردند بروید مذاکره کنید اما منحصرا در مورد مبحث اتمی. به هر حال جمهوری اسلامی هم در انتظار ماند تا ببیند آمریکا در اجرای برجام چگونه پیش می رود اما خب آنان عهدشکنی کردند و با نقض برجام، نظر حضرت آقا برای چندمین بار تأیید گردید.

سوای غیر قابل اعتماد بودن دولت ترامپ برای مذاکره بعضی از جریان های داخلی به طور مستمر هر اظهار کرد و گویی با آمریکا را به معنای سازش می دانند و اعتقاد دارند نباید در مورد هیچ سوژه ای با این کشور اظهار کرد و گو کرد.

خیر این طور نبوده است؛ حضرت آقا قبل از مبحث اتمی در مقطع هایی اذن مذاکره با آمریکا را داده اند. من جمله سفرای ایران و آمریکا در بغداد چندین بار با یکدیگر ملاقات کردند و علاوه بر این دیپلمات های دو کشور در مقطعی در مورد افغانستان با یکدیگر مذاکره نموده اند که آقای ظریف در این گفتگوها حاضر بودند. یعنی این طور نبوده است که صفر و یک عمل کرده باشیم. مذاکره محرمانه ای هم که بنده برای آن اکتساب اذن کردم خب بنا بر تشخیص شرایط در آن برهه بود و نتیجه اش هم برجام گردید.

اخیراً رهبر معظم انقلاب گفته اند که اذن به گفتگوها دوطرفه وزیران خارجه ایران و آمریکا اشتباه بود و این در حالی است که وی قبل تر مجوز گفتگوها محرمانه را داده بودند.

دلیلش این است که آن وقتی که خدمت رهبری رسیدم وی فرمودند گفتگوها در سطح وزیران خارجه انجام نشود. یعنی یکی از شرایطی که مطرح نمودند این بود که مذاکره در سطوح پایین تر از وزیر خارجه صورت پذیرد. به همین سبب ما در آن موقع آقای خاجی، آقای بهاروند، آقای نجفی و آقای زبیب را به عمان فرستادیم.

با توجه به شرایط آن مقطع، مذاکره وزیران خارجه ضروری به نظر نمی رسید؟

آن موقع خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا و آقای جان کری سناتور بود که از طرف آقای اوباما به عنوان مسئول پرونده اتمی تعیین شده بود. آقای کری آن موقع خیلی اصرار داشت که با وزیر خارجه ایران حرف بزند اما این اتفاق در آن برهه صورت نگرفت. نتیجه گفتگوها آن زمان این بود که آمریکایی ها از طریق سلطان عمان اعلام نمودند که حق غنی سازی ایران را به رسمیت می شناسند.

اما گفتگوها دو طرفه وزیران خارجه ایران و آمریکا در دوره آقای روحانی با جدیت پیگیری گردید.

در دوره بنده اذن این گفتگوها در سطح وزیر خارجه نبود احتمالاً در دوره جناب آقای دکتر روحانی مجوز داده شده بود به هر حال وزیر خارجه که بدون اذن، حق دیدار و مذاکره ندارد.

خبر ها جسته گریخته ای هم در مورد واسطه گری میان ایران و آمریکا به ویژه از سوی عمان مطرح است.

خبری که متقن و قابل استناد باشد ندارم. از دوستان هم پرسیدم چنین چیزی نبود. بنده خودم هم یک ماه گذشته با وزیر خارجه عمان در اسلو نروژ جلسه داشتم چنین چیزی را استنباط نکردم.

علی رغم خواست آمریکا برای مذاکره با ایران، برجام با خارج شدن این کشور در فراروی تهدید فروپاشی قرار گرفته و این در حالی است که بعضی همچنان در داخل اعتقاد دارند ما در مقابل آن توافق، صنعت اتمی خود را تعطیل کرده ایم و متقابلاً چیزی به دست نیاورده ایم.

تعدادی که از منظر سیاسی از برجام انتقاد می کنند، دنبال حقیقت نیستند لکن هدفشان رسیدن به قدرت است. ما در برجام موقعیت برتر را داریم و هیچکدام از فعالیت های اتمی مان را با آن متوقف نکردیم. ما در حال حاضر در صنعت اتمی مان، تحقیق و توسعه می کنیم، روی سانتریفیوژهای مدرن کار می کنیم، اکتشاف و استخراج را ادامه می دهیم، رآکتور آب سنگین اراک را مدرن سازی می کنیم و از تجاربی که اندوخته ایم به صنعت نفت، تندرستی و کشاورزی نیز کمک می کنیم. رآکتور تهران هم دیگر اصلاً رآکتور دوسال پیش نیست کاملاً بازسازی شده است. الان با یک کشور اروپایی در مورد استحکام این رآکتور قرارداد بزرگی بسته ایم. خب این کارها را می کنیم در حالتی که اگر برجام نبود چگونه می توانستیم آنان را پیش ببریم.

مشخصاً با برجام چه چیزی را از دست دادیم؟

ما در برجام قرار بود یکسری امتیازهای فنی بدهیم و امتیازهای اقتصادی دریافت کنیم. در بعد فنی هوشیاری مذاکره کنندگان و تذکرات حضرت آقا موجب گردید دست بالا را در توافق دارا باشیم. رهبری در بعد فنی برای ما کف معین نمودند. یعنی این طور نبود که بنده بدون اذن مذاکره کنم و همین گونه پیش بروم. با این وجود ما به کف درخواست ها بسنده نکردیم و تا جایی که می گردید جلو رفتیم. در مورد تنگنا های پذیرفته گردیده هم مکررا اطلاع رسانی شده که مورد ها عمده و بازدارنده ای نیستند.

بعضی بیان می کنند رهبری به صورت کامل در جریان جزئیات فنی فعالیت های اتمی کشور که مورد مذاکره با ۱+۵ قرار گرفت، نبودند و اطلاعاتی که به وی داده می گردید، ناقص بوده است…

رهبری تازه که وارد حوزه صنعت اتمی نشده اند. وی بخصوص بعد از جنگ تحمیلی صدام (یعنی از سال ۶۸ به بعد) و وقتی که فعالیت های این صنعت جدی گردید به صورت جدی در این مسائل ورود کردند و به صورت تخصصی اطلاعات لازم را اکتساب کرده اند.

در مواقعی که توفیق حضور می یافتیم وی گاهی سؤال های تخصصی می پرسیدند. به طور مثال وی یک بار پرسیدند آقای صالحی رآکتوری را که می خواهید بازسازی و مدرن سازی کنید میزان پولوتونیوم آن چگونه کمتر می گردد؟ این سؤالی نیست که یک فرد عادی بپرسد، بنده هم توصیف لازم را دادم.

پروسه اطلاع رسانی به وی در مورد فعالیت های صنعت اتمی چگونه است؟

وی هم خودشان می خوانند و همان طور که ذکر گردید گاهی در نشست ها به طور حضوری و نیز در قالب گزارش های مکتوب جزئیات را تشریح می کنیم. به عنوان مثال در مورد بحث غنی سازی نامه نگاری های متعددی گردید. یک بار هم که خدمتشان آمدیم فرمودند آقای صالحی«سو» را برای من تشریح کنید. بنده هم توضیح دادم که «سو» چه واحدی است و چه چیزی را اندازه گیری می کند که وی در سخنرانی شان اشاره به این واژه کردند و فرمودند برای رسیدن به ۱۹۰ هزار «سو» آماده شوید. به علت دارم وقتی از جلسه آن سخنرانی بیرون رسیدم از دفتر وی به ما تلفن زدند و اظهار کردند حضرت آقا یک کلمه ای در سخنرانی به کار بردند و ما مفهوم آن را نمی دانیم چیست؟ اظهار کردند سو به ترکی یعنی «آب» ولی به این بحث رابطه ای پیدا نمی کند. در جواب اظهار کردم: «نه این واژه، واحد جداسازی در صنعت غنی سازی اتمی است.» » این توضیح را دادم چون قصد داشتند گفت وگو های آقا را تنظیم کنند و به مطبوعات بدهند. رهبری اولاً به بحث صنعت اتمی علاقه مخصوصی دارند و بیان می کنند این صنعت اقتدارآفرین است و ثانیاً اعتقاد دارند پیشرفت آن احتیاج جامعه ماست. بنابراین وی به این صنعت نظر دارند و روی آن توقف و تدبر می کنند.

اطلاع رسانی مستمر به رهبری حین گفتگوها اتمی هم جریان داشت؟

بله از ما می پرسیدند و ما نظر می دادیم به طور مثال در قضیه غنی سازی بحثی در مورد چیدمان پیش آمد، خب نظرها مطرح و ارزیابی گردید و حضرت آقا اظهار کردند نباید پیشنهاد آنان را در چیدمان سانتریفیوژها بپذیرید. بنابراین در مذاکره با آمریکایی ها گفت وگو کردیم که پیشنهادشان را در این زمینه کنار بگذارند.

در نتیجه به چه سبب با وجودی که تصمیم گیری در مورد برجام با آگاهی همه نهادهای ذی نفوذ حاکمیت و صاحبنظران موضوعات اتمی صورت گرفته تا به این اندازه مورد انتقاد قرار گرفته است؟

نگاه کنید صنعت اتمی، صنعت وسیع ای است و هیچ کس توان ندارد مدعا کند به همه ابعاد و مختصات آن اشراف و سیطره دارد. برای مدیر ارشد کافی است به اندازه ای آگاهی وجود داشته باشد که وقتی پیشنهادهای متفاوت مطرح می گردد، بتواند طبق داده هایی که ارائه می گردد، تصمیم گیری کند. به عبارت دیگر در موضوعات اتمی در سطح مسئولان ارشد آن اندازه اطلاعات حداقلی لازم است که بتوان بین دو یا سه حالت تمییز ایجاد کرد.

حین گفتگوها اذن ندادیم که طرف مقابل از ما بخواهد اقداماتی را انجام دهیم که منتج به تعطیلی صنعت اتمی مان گردد، لکن ما با هوشیاری در مورد نگرانی های آنان سؤال می کردیم و به ترتیب جواب می دادیم. به طور مثال اظهار می کردند رآکتور آب سنگین نباشد چون پولوتونیوم تولید می کند و ما نیز اظهار کردیم که این درخواست، بی معناست و برای برطرف نگرانی شان در طراحی جدید تولید پولوتونیوم را کم می کنیم اما در عین حال رآکتور را محافظت می کنیم. اکنون بعضی از آقایان خیلی بی وقفه در مورد آن گفت وگو می کنند و بیان می کنند به طور مثال پولوتونیوم خیلی با اهمیت است، چنین است و چنان است، در حالی که پولوتونیوم هم مثل مواد اتمی دیگر در صنعت اتمی کاربردهایی دارد. در عین حال این ماده مثل اورانیوم نیست لکن سمی و بسیار پرخطر است و برای کار با این ماده باید نکات امنیت را خیلی رعایت کنید. در کنار اینها نکته هایی مثل نوع پولوتونیومی که در رآکتور اراک تولید می گردد و فایده به کارگیری آن هم مطرح است که بحث به صورت مجزا ای می طلبد اما منتقدان بدون توجه به چنین نکته هایی به این بحث ها دامن می زنند.

در بحثی دیگر به طور مثال ما ۲۰ هزار سانتریفیوژ داشتیم که ده هزارتای آن فعال نبود این در حالی است که باید از منتقدان سؤال کرد به چه سبب مرتب سانتریفیوژ غیر فعال می ساختیم. در چنین شرایطی ۹۲۰۰ سانتریفیوژ فعال داشتیم که در برجام قبول کردیم سه هزار تا از آن تعداد کم گردد.

نگاه کنید یک نیروگاه برای تأمین سوخت هر ساله اش دست کم به ۱۹۰ هزار سو احتیاج دارد. ۹۲۰۰ ۹۲۰۰ سانتریفیوژی که قبل از برجام داشتیم معادل حدود ۱۰ هزار سو می گردید. خب ۱۰ هزار سو نسبت به ۱۹۰ هزار سو خیلی فاصله دارد. الان حدود شش هزار سانتریفیوژ معادل حدود هفت هزار سو داریم که باز با ۱۹۰ هزار سو خیلی فاصله دارد، یعنی وقتی قیاس می کنید هر دو عدد هفت هزار و ۱۰ هزار سو با نیازتان که ۱۹۰ هزار سو است، خیلی خیلی فاصله دارد. سر این مبحث کلی جنجال کردند و بدون هیچ اطلاعاتی بیان می کنند سانتریفیوژها را تبدیل به آهن پاره کردند. مگر چنین چیزی می گردد؟ یعنی همه ۱۵ هزار نفری که در سازمان انرژی اتمی کار می کنند، دلسوز نبودند و خیانت کردند؟

مگر چنین چیزی می گردد؟ یعنی همه ۱۵ هزار نفری که در سازمان انرژی اتمی کار می کنند، دلسوز نبودند و خیانت کردند؟یا به طور مثال اظهار کردند در چاله رآکتور اراک سیمان ریختند و برای اثبات ادعای خود عکس رآکتور را با فتوشاپ درست کردند و به مردم نشان دادند. ما برای نشان دادن حقیقت، خبرنگاران را دعوت کردیم، رفتند، نگاه کردند و حتی خبرنگاران رسانه های منتقد هم درج کردند که واقعاً در چاله سیمان مشاهده نکردیم اما آنان باز ادعای خود را تکرار می کنند. حقیقت را همان طور که مکررا گفته ام ریختن سیمان در تعدادی از لوله ها بود که به تعداد آن لوله ها، لوله های سالم و قابل تعویض داریم.

در بحث بازرسی و نظارت بر جایگاه ها اتمی کشور هم انتقادات بسیاری را مطرح می نمایند.

اذن بازدید و بازرسی طبق پروتکل الحاقی است حدود ۱۶۰ کشور در دنیا این پروتکل را امضا نمودند و اجرا می کنند خب پس آیا همه آنان منسوب می باشند و به کشورشان خیانت می کنند؟

واقعه ی بازدید از دانشگاه ها چه بود؟

این بازدید هم در چارچوب تعهدمان به پروتکل الحاقی انجام شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی بر پایه این پروتکل و پادمان اتمی، در جایی که مواد اتمی پیدا نماید آنجا را به عنوان یک مرکز اتمی تلقی می کند. مواد اتمی را هم تشریح و مشخص کرده و می گوید جایی که این مواد وجود داشته باشد از دید مقررات آژانس، آنجا یک مرکز اتمی به شمار می آید.

امکان دارد در معدودی از دانشگاه های کشور قدری جزئی مواد اتمی وجود داشته باشد، در این صورت سفارش می گردد که آن مواد به سازمان جابه جایی یابد. آژانس از مقاله های چاپ گشته بعضی از استادان متوجه فعالیت ها در چرخه سوخت می گردد. اکنون بر طبق پروتکل الحاقی اگر دانشگاهی در چرخه سوخت کار کند و سازمان انرژی اتمی این مبحث را به اطلاع آژانس نرسانده باشد، آژانس بر طبق پروتکل الحاقی مجاز است، چون آن مقاله را در نشریات بین المللی دیده و در اظهارنامه های سازمان انرژی اتمی ایران هم اعلام نشده، برود و آن مکان را مورد بازرسی قرار دهد.

یعنی آژانس با انتشار آن مقاله متوجه وجود مواد اتمی در بعضی از دانشگاه های ایران گردید؟

بله؛ آژانس طبق مقاله ای که در این زمینه منتشر گردیده از ما خواست فرآیند دستیابی به این اطلاعات را توضیح دهیم. این توضیح را هم از دانشگاه ذی ربط نخواست لکن سازمان را مورد سوال قرار داد. خب بعضی استادان زحمت می کشند و نتیجه کار علمی خود را در قالب مقاله ارسال خواهند کرد به نشریات بین المللی که چاپ کنند، تا برای ترفیع خود به دانشیاری و استادی استفاده نمایند. اگر نشریات بین المللی بد و نامحرم است به چه سبب ارسال خواهند کرد؟ بعد هم که آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی استفسار می کند، بعضی معترض می گردند که به چه سبب آژانس از دانشگاه بازرسی می کند؟

مجوز بازدید از سوی چه نهادی صادر گردید؟

اگر نشریات بین المللی بد و نامحرم است به چه سبب ارسال خواهند کرد؟ بعد هم که آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی استفسار می کند، بعضی معترض می گردند که به چه سبب آژانس از دانشگاه بازرسی می کند؟بازرسی از دانشگاه ها در چارچوب پروتکل و طبق مجوز دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام شده است.

برای کار دانشگاه ها در راستای اتمی راهکاری اندیشیده شده تا شبیه این ماجرا تکرار نشود؟

تعداد بسیار کمی دانشگاه می باشند که در این زمینه کار می کنند. به آنان اعلام نمودیم که هر وقت خواستید در راستای اتمی تحقیقاتی تجربی داشته باشید، به سازمان بیایید و اینجا تحقیق کنید ما همه ابزارها را در اختیارتان می گذاریم. علاوه بر این بعضی از متخصصانمان را مأمور کرده ایم تا با برپایی نشست ها توجیهی به استادان اعلام کنند که برای نوشتن مقاله در راستای چرخه سوخت چه باید بکنند. می اندیشم که دیگر در این زمینه مشکلی نداشته باشیم.

بحث بازرسی از جایگاه ها نظامی ایران هم در مقطع هایی جنجال به پا کرده است اظهار نظر آقای آمانو مبنی بر این که آژانس طبق پروتکل توان دارد حتی از جایگاه ها نظامی هم بازدید کند حاشیه های بسیاری بهمراه داشت…

آقای آمانو به صورت کلی اظهار نظر کرده است. یعنی اگر آژانس اطلاعات متقن مبنی بر وجود مواد اتمی در هر نقطه ای از کشور به دست آورد، آنجا را مورد بازرسی قرار می دهد. یعنی بر طبق تشریح پادمان توان دارد بازرسی کند. برای همین به دانشگاه ها اظهار کردیم برای این که به عنوان مرکز اتمی تلقی نشوید و مرتب مورد بازرسی قرار نگیرید فعالیت های تجربی خود را در جایگاه ها سازمان انرژی اتمی پیگیری کنید.

اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران تا وقتی که برجام ثابت است، ادامه دارد؟

اگر برجام به انتهاء برسد، احتمالاً دیگر پروتکل را اجرا نمی کنیم البته بنده در این مورد تصمیم گیرنده نیستم. این تصمیمی است که هیأت نظارت بر برجام ومسئولان ارشد نظام می گیرند.

اگر برجام به انتهاء برسد چه برنامه هایی برای دوره پسابرجام از سوی ایران در دستور کار قرار گرفته است؟ بعضی در داخل بیان می کنند ایران در عکس العمل به انتهاء برجام باید از توافقنامه «ان پی تی» خارج گردد آقای ظریف هم به این مسأله اشاره کرده اند…

تا آنجا که می دانم آقای دکتر ظریف این طور اظهار کردند که تعدادی در کشور اعتقاد دارند که اگر قرار باشد برجام با کارشکنی مواجه گردد، ما اصلاً باید از ان پی تی هم خارج بشویم چه ضرورتی دارد بمانیم و نتوانیم از منفعت های آن استفاده نماییم.

آیا این جزء گزینه های روی میز ما است؟

این یک تصمیم بسیار بزرگ است که مسئولین ارشد نظام با در نظر گرفتن پیامد آن باید تصمیم گیری کنند و پیامدهای بسیار سنگینی دارد که حتی نمی خواهم درمورد آن فکر کنم.

برای مثال دستوری است که حضرت آقا برای راه اندازی و تکمیل یک سالن بسیار مدرن ساخت سانتریفیوژهای مدرن به ما دادند و این سالن اکنون بخوبی تجهیز و راه اندازی شده است.

اعضای کمیته اتمی کمیسیون امنیت ملی بهمراه ریاست این کمیسیون هم اخیراً از سایت فردو و نطنز دیدار کردند که آقای مجتبی ذوالنور، بعد از این بازدید اعلام نمودند:«۲ کارخانه با اهمیت برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو در سایت نطنز راه اندازی شده که فرمایش رهبر معظم انقلاب پژوهشگر گردد که در بازدید موخر از سایت نطنز قول هایی که ریاست سازمان انرژی اتمی داده بود با واقعیت های تطابق داشت و توانمندی بسیار خوبی در این زمینه انجام شده است.»

»مثال دیگر فرمانی است که در مورد پیشران اتمی صادر گردید که یک پروژه ۱۰ الی ۱۵ ساله است و تاحالا بخوبی جلو رفته است. البته هر دوی این کارهای در چارچوب برجام است. سومین اقدام توان دارد این باشد که بعضی از تنگنا های برجامی را به حال تعلیق در بیاوریم، برای مثال ظرفیت و سطح غنی سازی. و سناریوی پایانی توان دارد خارج شدن کامل از برجام باشد که بنده امید دارم با همکاری ۱+۴ هیچ وقت این اتفاق نیفتد زیرا که همه متضرر خواهند گردید.

انتهای پیام