به گزارش خبرنما به نقل از ایسنا، سیروس برزو از پیشکسوتان و روزنامه نگاران حوزه علم نجوم در یادداشتی که در اختیار اداره خبر ها علمی و دانشگاهی ایسنا قرار داده هست این گونه آورده هست: ” ” آنچه طی سال های موخر روی داده، نشان دهنده آن هست که سند جامع هوافضا بنا بر […]
به گزارش خبرنما به نقل از ایسنا، سیروس برزو از پیشکسوتان و روزنامه نگاران حوزه علم نجوم در یادداشتی که در اختیار اداره خبر ها علمی و دانشگاهی ایسنا قرار داده هست این گونه آورده هست:
” ” آنچه طی سال های موخر روی داده، نشان دهنده آن هست که سند جامع هوافضا بنا بر علل مختلف قابل اجرا نیست. ارزیابی و تصویب فاز نخست این سند با توجه به وضع هوافضای کشور در سال ۹۰ تمام شد. جدای از این که باید دید این مصوبه در همان زمان آیا بر پایه حقیقت ها تشکیل شد یا خیر؛ کارشناسان و دست اندرکاران این فناوری به خوبی باخبر می باشند که شرایط امروز ایران و نگاه مسئولین فعلی با دیدگاه های مسئولین در زمان تصویب این سند فاصله بسیار دارد.
در مورد کاوشگرها و تست های زیستی انجام شده در گذشته، نیز متاسفانه سیاست درستی در پیش گرفته نشده بود و باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. اگر پرت حیوانات به ارتفاع های بالا در اواخر دهه ۱۹۴۰ و دهه بعد آن را به دقت ارزیابی کنیم شاهد هستیم اغراض کلیدی این عملیات نظامی بوده و ربطی به فضانوردی سرنشیندار نداشته هست. چه در آمریکا و چه شوروی، در آن دوران درصدد ساخت هواپیماهایی بودند که به نحو بالستیک بتواند خود را به خاک دشمن برساند به همین سبب لازم بود بدانند در این شرایط وضع دستگاه های بدن چگونه کار می کند. اما بعد که نظر نظامی ها به ارتقا قدرت موشک های قاره پیما جلب شد از پرت های بالستیک موجود زنده اجتناب کردند. درباره تست های قبلی و پرت کاوشگرها در ایران با موجود زنده نیز متاسفانه نگاه به مقوله پرت کاوشگرها اشتباه و متاثر از عدم اطلاع دقیق دست اندرکاران از حقیقت های پشت پرده پرت حیوانات در برنامه های غیرمداری بود. به همین سبب ادامه این کار، اشتباه و هدر دادن هزینه هست. چنانچه روزی ایران سفینه سرنشیندار خود را بسازد و بخواهد سیستم های آن را تست کند دو مرتبه هم تست های انجام شده با کاوشگرها مفید نخواهد بود لکن باید همان سفینه با حیوانات مورد تست قرار بگیرد بنابراین ادامه پرت کاوشگرها هدر دادن بودجه هست.
این ادعای وی که گفته اند “توان داریم تا سال ۱۴۰۴ فضانورد ایرانی را با کپسول و پرتابگر ایرانی به فضا اعزام کنیم” این ادعای وی که گفته اند “توان داریم تا سال ۱۴۰۴ فضانورد ایرانی را با کپسول و پرتابگر ایرانی به فضا اعزام کنیم” نیز آسان نگری هست و با حقیقت های موجود فاصله بسیار دارد. جدای شرایط اقتصادی فعلی که هزینه کردن در چنین کاری در وضع کنونی، معقولانه به نظر نمی رسد، از نظر فنی هم غیرممکن هست زیرا طراحی و ساخت سفینه ای حتی به وزن دو تن – که طبعا کوچک، تک نفره و پر خطر می باشد – کار راحتی نیست. در تاریخ فضانوردی تنها سفینه به این وزن، ناو “مرکوری” در تاریخ فضانوردی تنها سفینه به این وزن، ناو “مرکوری” آمریکا بود که تنها ۶ پرت داشت. دو پرت غیرمداری و ۴ پرواز مداری که در همه آنان سرنشین ناو با خطرات بالایی مواجه گردیدند. بطور کلی میتوان اظهار کرد دوران سفینه هایی در این قواره سالها است طی شده و دیگر هیچ کشوری وارد چنین ریسکی نمی توان.
حتی برای پرت چنین سفینه ای، به موشکی در حد موشک “اتلس” حتی برای پرت چنین سفینه ای، به موشکی در حد موشک “اتلس” نیازمندیم که در حال حاضر چنین بالابرنده ای هم نداریم. طبیعی هست که اگر همه این اشکال ها را قبول کنیم و بخواهیم با یک “پراید فضایی” طبیعی هست که اگر همه این اشکال ها را قبول کنیم و بخواهیم با یک “پراید فضایی” هم وارد عرصه فضانوردی سرنشیندار شویم! باز هم طراحی، ساخت و تست چنین سفینه و موشکی به زمانی طولانی احتیاج دارد. یادمان نرود در کنار ناو سرنشیندار و موشک بالابرنده برای پرت، اداره و کنترل پروازمداری، احتیاج به زیر ساخت هایی هست که آنان نیز باید بسیار دقیق کار کنند و تست صحت و تندرستی خود را بدهند. علاوه بر این وجود جایگاه ها کنترل و هدایت سفینه ای که در مدار زمین به گردش در می آید تنها در مساحت جغرافیایی ایران میسر نیست و باید مراکزی ثابت یا سیار در سایر نقاط دنیا دارا باشیم همانگونه که کشورهای مالک این فناوری دارند.
طبق اظهارات قبلی وی ممکن است دکتر امی بر پرت بالستیک غیرمداری فضانورد تاکید کند که این کار تماما خلاف مصالح ملی و مایه دردسر و آبروریزی در سطح جهانی برای ما می باشد زیرا جدای از پرخطر بودن و پیامد نامعلوم که امکان دارد با مصیبت انتهاء پذیرد، بدون اعتبار علمی هست. در تاریخ فضانوردی تنها دو پرت بالستیک توسط آمریکایی ها انجام شده که منحصرا برای فریب اذهان مردم بوده و هیچ اعتبار فناورانه یا علمی نداشته اند و تکرار چنین پرت هایی اگر نگوییم خیانت، به جرات میتوان اظهار کرد جفای بزرگی به مردم محسوب می گردد.
درباره دو سناریوی دیگر که وی ارائه نموده اند (“اعزام فضانورد توسط کشور همکار” و “اعزام فضانورد از خاک آن کشور و برگشت وی به خاک کشور”) درباره دو سناریوی دیگر که وی ارائه نموده اند (“اعزام فضانورد توسط کشور همکار” و “اعزام فضانورد از خاک آن کشور و برگشت وی به خاک کشور”) نیز اشکال های جدی وجود دارد و زیادتر تخیلی می نماید تا حقیقی. در حال حاضر تنها دو کشور روسیه و چین قدرت پرت سفینه سرنشیندار را دارند. برنامه های پرتابی هر دو کشور از سال ها پیش ریخته شده مگر از آنان بخواهیم که پرتابی مستقل برای فضانورد ما انجام دهند که قطعا هزینه های چنین پروازی به مقداری بالاست که مطلقا معقول نیست. حتی کشورهایی نظیر امارات هم قرار هست در پروازهای مشارکتی حضور دارا باشند و یک تنه چنین هزینه ای نخواهند کرد. درباره “اعزام فضانورد از خاک آن کشور و برگشت وی به خاک کشور” درباره “اعزام فضانورد از خاک آن کشور و برگشت وی به خاک کشور” هم باز به زیرساخت هایی احتیاج هست که طراحی و ساخت و ساز آن به سادگی و در زمان کوتاه امکان ندارد و ضمنا ثمر چندانی به جز یک سر و صدای تبلیغاتی نخواهد داشت.
آنچه گفته شد تنها گوشه ای از مستنداتی هست که آقای دکتر امی باید پیش از این گفت و گو به آنان توجه می کردند. در انتهاء لازم هست به نکته دیگری اشاره کنم و آن این هست که آقایان مسئولان قطعا باید به آن توجه دارا باشند، وعده و وعیدهای آنان باید در حد مدت زمان حضورشان در سمت های دولتی باشد. طی سالیان گذشته ما شاهد بودیم که حداکثر هر ۸ سال یک بار و با انتخابات ریاست جمهوری، گروهی جدید بر سر کار می آیند که اصلا و ابدا کارهای دولت قبلی، هر چند راهبردی باشد را ادامه نمی دهند و هر بار کشتیبان را سیاستی دگر می آید و مسیر را تغییر می دهد. حتی افرادی که امروز در راس قدرت می باشند، فردا که برکنار گردیدند، مخالف برنامه های روز گذشته خود خواهند شد!
برگشت به عقلانیت
حدود یک سال بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی و در پی تصمیم گیری های مهندس ترکان و شریعتمداری در دستگاه فضایی کشور که منتج به تجزیه این تشکیلات گردید، ناگهان در آذرماه ۱۳۹۳ اعلام شد عضو دیگری به دستگاه های مکرر و موازی فضایی کشور افزوده شده هست و نهاد دیگری با عنوان مرکز فضایی ایران به ریاست جهانگیر جُدَی راه اندازی شد که ایجاد آن علی رغم سازمان فضایی ایران قابل بحث بود و هیچ استدلال عقلایی را بر نمی تافت و معمای تازه ای شد بر کارهای قبلی دولت یازدهم در راستای فناوری فضایی.
اگر چه در حکم صادر گردیده برای “جدی” اغراض این مرکز “هماهنگی، سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت با استفاده از حجم های قانونی ذی ربط به جایگاه ها عالی تحقیقاتی و با رعایت قوانین و مقررات ذی ربط عنوان شده بود” اگر چه در حکم صادر گردیده برای “جدی” اغراض این مرکز “هماهنگی، سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت با استفاده از حجم های قانونی ذی ربط به جایگاه ها عالی تحقیقاتی و با رعایت قوانین و مقررات ذی ربط عنوان شده بود” اما گذشت زمان ثابت نمود که اصولا ایجاد چنین نهادی به موازات سازمان فضایی بر خلاف شعار ها، به دور از تدبیر بوده هست به ویژه آنکه تنها ۷ ماه بعد از تشکیل آن جهانگیر جدی اخراج گردید و منوچهر منطقی جای او را گرفت. از آن دوران تا چند روز پیش که منطقی در سمت جدید منصوب گردید، به جز گفت و گو های هر از گاهی ریاست مرکز، در عمل هیچ فعالیتی از سوی این نهاد دیده نشد.
خبرهای کمتر شنیده شده نشان می دهد که دکتر روحانی با چرخشی منطقی، با واگذاری وظیفه ها مرکز ملی فضایی به مالک کلیدی اش یعنی سازمان فضایی ایران، مرکز ملی فضایی را منحل کرده هست. این حرکت عقلایی ریاست جمهوری قابل تقدیر هست زیرا اصولا نهادی چون مرکز فضایی، در عمل موجب سردرگمی در فعالیت های سازمان فضایی می شد. البته این کار اگر چه موجب ارتقاء جایگاه سازمان فضایی می گردد اما مسئولین این سازمان نباید فراموش کنند که با اتخاذ این تصمیم بجای ریاست جمهور، وظیفه ها سازمان سنگین تر خواهد شد و زین پس توقع هست آنان به عنوان تنها نهاد متولی توسعه فناوری فضایی، بدون حواله دادن جواب پرسش ها به نهاد”همسایه” البته این کار اگر چه موجب ارتقاء جایگاه سازمان فضایی می گردد اما مسئولین این سازمان نباید فراموش کنند که با اتخاذ این تصمیم بجای ریاست جمهور، وظیفه ها سازمان سنگین تر خواهد شد و زین پس توقع هست آنان به عنوان تنها نهاد متولی توسعه فناوری فضایی، بدون حواله دادن جواب پرسش ها به نهاد”همسایه” خود پاسخگوی مطالبات مردم باشند.”
انتهای پیام
Saturday, 9 December , 2023