این داستان نویس در اظهار کرد وگو با ایسنا، در مورد ضرورت توجه به اقلیم و زیست بوم در ادبیات داستانی اظهار کرد: یکی از جفاهایی که در حق بومی نویسی شد، از طریق نویسنده های خودمان بود که انگیزه پیشرفته نویسی داشتند؛ آنان به جای این که وجه بومی نویسی را در کنار پیشرفته […]
این داستان نویس در اظهار کرد وگو با ایسنا، در مورد ضرورت توجه به اقلیم و زیست بوم در ادبیات داستانی اظهار کرد: یکی از جفاهایی که در حق بومی نویسی شد، از طریق نویسنده های خودمان بود که انگیزه پیشرفته نویسی داشتند؛ آنان به جای این که وجه بومی نویسی را در کنار پیشرفته نویسی ترویج بدهند، میان آنان خط کشی کردند؛ به طور مثال اظهار کردند کسی که در ادبیات روستا می نویسد، کسی که در ادبیات دریا می نویسد، کسی که در ادبیات کوهستان می نویسد.
او اضافه کرد: نویسنده های بومی نویس به نسل های بعدی نویسنده هایی معرفی گردیدند که وجود بیگانه ندارند. شما چه بخواهید یا نخواهید ریشه ای در یک جای دنیا دارید و توان ندارید در هوا بنویسید. ادبیات هم به فرم و هم محتوا احتیاج دارد. ادبیات پیشرفته این نیست که بخواهید در مورد تکنولوژی گفت وگو کنید. ادبیات پیشرفته این هست که شما بتوانید یک سخن بومی را که تا به حال کسی نزده از زاویه ای بیان کنید که بتوانید با یک خواننده در هر کجای جهان پیوند ایجاد کنید.
آبادیان با باین این که در نوشتن دو مولفه کوششی نویسی و جوششی نویسی وجود دارد، افزود: دوستانی که ادبیات بومی را منکوب کرده و اظهار کردند نباید واپس گرایی داشته باشیم، از این غافل شدند که باید جوشش بومی را با تلاش پیشرفته نویسی ادغام کرد تا از دل آن یک ادبیات امروزی بیرون بیاید؛ کاری که نویسنده های آمریکا لاتین آن را انجام داده و هنوز هم انجام می دهند؛ خوان رولفو نویسنده ای هست که تماما روستایی می نویسد. به این بیان می کنند ادبیات پیشرفته.
او در ادامه گفته بود: زنده یاد منوچهر آتشی جمله قشنگی داشت؛ او اعتقاد داشت «بومی زندگی کنیم و جهانی بیندیشیم»؛ این چکیده شده ضرورت برگشت به باورها بومی، مردم شناسی و اقلیمی هست که در آن زندگی می کنیم.
این داستان نویس با بیان این که جدیدا نوعی برگشت به ادبیات بومی بین نویسنده ها شکل گرفته هست، اظهار کرد: خاستگاهی به طور خودجوش بین نویسنده ها ایجاد شده که در مورد دیار خود و جایی که در آن زندگی می کنند، می نویسند. او از جایی از ایران می نویسد که امکان دارد ما در نقشه نتوانیم پیدایش کنیم. کار منصور منحصرا عجز و لابه نیست؛ او به شکلی دقیق همان کاری را انجام داده که نویسنده های پیش از او انجام نداده اند. علیمرادی مولفه های بومی با مولفه های ادبیات پیشرفته را با هم گره می زند و نتیجه اش این هست که توانسته سری میان سرها دربیاورد و چند پاداش ادبی دریافت کند.
او پس از آن افزود: با برگشت نویسنده ها به ادبیات بومی دریچه های جهان را رو به ادبیات مان می گشاییم. با زور و ضرب و محکوم نمودن این و آن که فلانی نویسنده نیست و من نویسنده هستم، نمی شود در ادبیات جهان سر درآورد. تا وقتی که به خرده فرهنگ های بومی خود در عالم داستان، رمان و شعر توجه نداشته باشید به هیچ عنوان توان ندارید به فرهنگ وسیع دست پیدا کنید و این فرهنگ وسیع را به جوامع دیگری عرضه بدهید.
رسول آبادیان در مورد این که گفته می شود ادبیات ما به سمت ادبیات آپارتمانی می رود، نیز توضیح داد: فرهنگ آپارتمان نشینی از کجا می آید؟ این فرهنگ آپارتمانی یک واکنش منفی در ادبیات نسبت به مقوله شهر و شهرنشینی هست، زیرا داستان آپارتمانی داستان امیدوارکننده ای نیست. پل آستر، نویسنده آمریکایی یک رمان دارد به اسم «کشور آخرین ها»، حکایت آدمی هست که وارد یک شهر می شود و در این شهر گم می شود. گم شدن در آپارتمان در واقع نتیجه پشت کردن به باورهای بومی و بوم گرایی هست.
او در ادامه اظهار کرد: به چه سبب پس از سال ها کتاب های آقای دولت آبادی می فروشد؟ زیرا او خودش هست و زور نمی زند که من نویسنده ای هستم که زیادتر از مردم خودم می فهمم. محمود دولت آبادی، احمد محمود، منصور یاقوتی، نویسنده های خطه جنوب، ابوالقاسم فقیری و امین فقیری معتقدند بومی نویسی مستلزم ادبیات ماست و هنوز هم این اعتقاد را دارند و کار می کنند. این نویسنده ها در برابر خیز منفی ای که نویسنده های نوگرا ایجاد نموده بودند مقاومت کردند و الان زحمات شان نتیجه داده و ادبیات ما به این نتیجه دست یافته هست که توان نداریم معلق در هوا چیزی بنویسم و به خورد خلایق بدهیم. اگر بخواهیم چنین کاری کنیم، مطمئنا شکست خواهیم خورد؛ همان طور که نویسنده های ضدبومی گرایی باختند و یادی از آنان نیست.
این داستان نویس افزود: بازگشتن نویسنده ها به نحو خودجوش به ادبیات بومی نشان می دهد ما راه اشتباهی رفتیم و باید برگردیم سر خط و دو مرتبه آغاز کنیم.
این داستان نویس با بیان این که بومی گرایی در ادبیات ما کمرنگ نیست، اضافه کرد: خیلی ها می باشند که شعر و داستان بومی دارند. تا وقتی که آقای دولت آبادی را داریم و رمان های احمد محمود، شعرهای منوچهر آتشی و داستان های منصور یاقوتی خوانده می شود، بومی گرایی بر ادبیات مدرنی که بعضی از دوستان به آن معتقدند، می چربد. به آینده تلفیق بومی گرایی و نگاه نو به جهان امید دارم.
انتهای پیام
Monday, 16 September , 2024